× تصاویر و سفرنامه های تور های بهار 98

سفرنامه تور قلعه رودخان مورخ 98/1/5

بیشتر
5 سال 1 ماه قبل - 4 سال 11 ماه قبل #2123 توسط travelloug
سفرنامه تور قلعه رودخان
مورخ 98/1/5
راهنما: آرمان الهویی نظری

اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
...
بارها و بارها دیده ام که آدمها درباره میزان مسافتی که در یک روز یا در یک هفته طی کرده اند صحبت کنند، اما به ندرت دیده ام که آنها از آنچه طی مسافت ها دیده اند حرف بزنند. (لوِئیز آمور)
...
صبح پنجمین روز از سال جدید رو به دیدار قلعه در دل کوه جنگل های هیرکانی دراستان گیلان اغاز میکنیم قلعه ای که توسط حسام الدین امیر دباج در قرن نهم هجری قمری بسازی شده و به نام قلعه حسامی و هزار پله معروف هست. قلعه ای که هم از نظر طبیعت و هم از نظر تاریخ بسیار باشکوه بوده و اتفاقات زیادی در ظول تاریخ در ان اتفاق افتاده...
همسفران پر انرژی از خانه هایشان به ما ملحق میشوند تا به این مقصد زیبا سفر کنیم در این سفر یک مهمان ناخوانده داشتیم که در کل مسیر ما رو همراهی کرد ... باران زیبای بهاری که به زمین فرود میامد و دشت ها رو مخمخلی کرده بود... با حضور به موقع همسفران کاپیتان برنامه سید عزیز استارت اول سفر رو میزنه...
بعد از استراحت کوتاه به محل صبحانه رسیدم و با خوردن صبحانه لذیذ و دلچسب انرژی دوباره ای گرفتیم و معارفه ای گذاشتیم تا با یکدیگر بیشتر آشنا بشیم... در ورودی و ابتدای قلعه افرادی بودن که عصا و کیسه هایی به عنوان پانچو میفروختن که اکثر همسفران ازشون استقبال کردن واز این محصولات خریداری کردن...
بعد از خرید دوستان اماده پیمایش هزار پله در دل جنگل شدیم در ابتدای مسیر قلعه بازارچه ای وجود داره که نسبت به بازارچه های مناطق دیگه رنگ و لعاب بیشتر و جذابیت بیشتری داره تا بخش عظیمی از مسیر رو با نگاه انداختن به این بازارچه سپری کنیم...
وارد قلعه که شدیم مه کل قلعه رو فرا گرفته بود و منطقه رو چندین برابر زیبا کرده بود بعد از بازدید دوستان از قلعه وقته پایین اومدن فرا رسید و ما به سمت ماشین برگشتیم و اکثر دوستان که غذا اورده بودن از الاچیق ها بین مسیر استفاده کردن و غذا خودشون رو خوردن وکسانی که غذا همراه نداشتن از بازارچه که پر از غذاهای محلی بود استفاده کردن... پس از خوردن غذا به کنار ماشین برگشتیم و به سمت فومن رفتیم تا از کلوچه های خوشمزه فومن استفاده کنیم یک چایی هم در همین بین بخوریم تا گرم بشیم...






در راه برگشت دو گروه عین اله باقرزاده و عقبی های خسته به متارنه مشغول شدن کلی نزدیک به هم مسابقه رو ادامه دادن و کم نیاوردن مسابقه مساوی به پایان رسید... و در مسابقات انفرادی بین دو گروه نیلوفر خانوم از گروه عین اله و مهسا خانوم از گروه عقبی های خسته برنده شدن...
با کلی شادی و شادمانی کنار دوستان متوجه نشدیم که کی نزدیک به شهرمون رسیدیم و وقت خداحافظی فرا رسید... اینگونه برگی دیگر از دفتر خاطرتمان نوشته شد . در آخر از زحماتی که آقا محسن عزیز همراه بنده در طول مسیر کشیدن قدر دانی میکنم...

به امید دیدار همه شما
سفر پایان ندارد
Last edit: 4 سال 11 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

زمان ایجاد صفحه: 0.147 ثانیه