× تصاویر و سفرنامه های تور های تابستان 97

سفرنامه تور کوهنوردی پهنه حصار مورخ 97/4/1

بیشتر
5 سال 10 ماه قبل #1930 توسط travelloug
سفرنامه تور کوهنوردی پهنه حصار
مورخ 97/4/1
راهنما: مریم فرزام


بر فراز کوهها آرامشی ست نهان ، آرامشی عمیق از آنگونه که تمامی سختی مسیر ، شلاق های باد و گرمای آفتاب را فراموش می کنی .
در اولین روز از اولین ماه تابستان جمعه پنج صبح گرد هم میاییم تا برنامه صعودی دیگر به سمت قله زیبای پهنه حصار را آغاز کنیم . کاپیتان برنامه آقای دهقان ما را به روستای خور می رساند . جاده پر پیچ و خم و زیبا را در حالی پشت سر می گذاریم که همنوردان همه با شوق و ذوق و در انتظار صعود ، بیدارند .
برای صعود به قله پهنه حصار از روستای خور دو راه پیش رو داریم :
١. صعود از مسیر آبشار خور و عبور از جاده پاکوب که منتهی به یال غربی در سمت چپ آبشار می باشد .
٢ . صعود از جاده عریض پیست اسکی که از آنجا به یال شمالی و قله دسترسی خواهیم داشت .
مسیر اول را برای صعود در نظر گرفتیم .



برای جلوگیری از هدر رفت آب چشمه ، مسیر نهر آب از نزدیکی آبشار تا روستای خور به وسیله کانال کوچک هدایت میشود که در میان مسیر دریچه هایی برای تغییر مسیر آب به سمت باغات تعبیه شده است . از کنار نهر آب و در مسیر پاکوب شروع به حرکت می کنیم ،


هنوز چند قدمی نرفته ایم که ناگهان صدای زمین خوردن نسترن را می شنویم ! متاسفانه اضافه بند کفش زیر پایش گیر کرده و زمین خورده . خدا رو شکر زیاد جدی نیست اما زانویش زخمیست ، بعد از پانسمان کردن زخم پیشنهاد می دهم تا دیر نشده به سمت ماشین برگردد اما نسترن با گفتن اینکه یک هفته منتظر صعود بوده و با کلی شوق آمده پشیمانم می کند و انصافا با انرژی و مصمم و با صلابت بلند می شود که راه را ادامه دهد . دوستان و همنوردان از فرصت استفاده کرده اند و مراسم معارفه به کمک آقای امین زاده در کنار باغات و نهر آب انجام شده ، به راه ادامه می دهیم پس از چهل دقیقه به پاکوب یال غربی می رسیم وشیبی تند در ابتدای مسیر .کمی بالاتر زیر صخره ها در سایه صبحانه را نوش جان می کنیم و پس از استراحت و صرف صبحانه به حرکت ادامه می دهیم .


هر فصل و هر ماه در کوهستان یک رنگ و یک شکل است و زیبایی خاص خود را دارد ، در این ماه هم با توجه به بارانهای هفته های گذشته مسیر پر است از گیاهان و گلهای رنگارنگ.








باز هم بوی آویشن و چای کوهی و .... خانم کرمی همنورد فعال گروه به دنبال فرصتی برای چیدن آویشن است اما .... فرصتی نیست و راه طولانی ...














کمی قبل از قله برای استراحت نشسته ایم . آقای امین زاده به همراه دو نفر از همنوردان با کمی تاخیر به گروه می رسند و متوجه می شویم مونا ترس از ارتفاع دارد ، اعتراف می کنم که متعجب می شوم از این همه شجاعت مونا ، در دل احسنت می گویم به این شجاعت .














تا قله راهی نمانده ، قله را دوست داریم نه به خاطر حس بلندی و بکر بودنش ، بلکه برایمان نقطه ای ست ورای مالکیت ، ورای تبعیض ... قله سرزمین همه خوبی هاست ، سرزمین شجاعت و صلابت و فروتنی .





یک بادپناه سنگچین روی قله وجود دارد و سطحی پوشیده از برف باقی مانده ماههای قبل کمی پایین تر از آن ، حس قشنگی دارد لمس برف در تیر ماه احساسی متضاد مثل ترشی و شیرینی ، حس گرمی و سردی . وارد بادپناه می شویم با ترکیبی از احساس خوشحالی و خستگی . در دوردست قله های ناز و کهار خودنمایی می کنند و شاید برای برنامه های بعدی فرایمان می خوانند . بعد از کمی استراحت آقای امین زاده همنوردان را با خربزه ای شیرین سورپرایز می کند ، عجب هم چسبید و انرژی داد .


چمن های سبز و گل های زرد وحشی طراوت خاصی در دشت پهنه حصار ایجاد کرده و وسوسه انگیز است ، با انرژی دوباره ای که گرفته ایم به سمت دشت می رویم و دوستان مشغول عکاسی .





بعد از ساعتی به سمت سنگچین بر می گردیم .


و بعد از صرف ناهار سبکی به طرف پایین و مسیر پیست خور سرازیر می شویم .


پس از سه ساعت خستگیه پاهایمان ناشی از شیب فرود را در رودخانه دشت پایین یال می شوییم و به سمت پاکوب پیست حرکت می کنیم .





آقای دهقان با همه صبوری منتظرمان است ، با رسیدن آقای امین زاده در نهایت به سمت کرج حرکت می کنیم . با کوله باری از خاطره های و تجربه ها و آموخته های جدید . از صلابت نسترن تا شجاعت مونا و خستگی ناپذیری دیگر همنوردان .
و می دانیم که قله های بعدی منتظرمان هستند ...

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

زمان ایجاد صفحه: 0.263 ثانیه