سفرنامه تور غار یخ مراد مورخ 96/11/27

سفرنامه تور غار یخ مراد
مورخ 96/11/27
راهنما: پویا ملاحسنی




کوهستان سفید پوش البرز در این روزهای زمستانی از دور دست ها مثل عروسی سفید پوش می درخشد و برای ما شهرنشین ها دلبری ها می کند تا عنان از دست بدیم و سر به کوه بذاریم و در میان دامنه های پوشیده از برفش لحظه ای فارغ از تمام دغدغه های امروزی آرام بگیریم.
این جمعه با همسفرهای البرزمن راهی غار یخ مراد شدیم تا از دل تاریک البرزکوه بازدید کنیم البته دل تاریکی که با قندیل های زیبای یخی پوشیده شده.
صبح هنگام راهی جاده چالوس شدیم و کنار سد کرج که این روزها تشنه و بی آب هست صبحانه را نوش جان کردیم.



در راه با هم آشنا شدیم و از لاس وگاس شنیدیم و از پریدن در خانه ی مردم و گم شدن در طبیعت...
به اول مسیر پیاده روی رسیدیم... کوهستان کاملا سفید پوش شده بود و آثار بهمن در دره ها کاملا مشخص بود.





















به کنار رودخانه رسیدیم و بعد از آشنایی با البرزکوه همسفر بارها رو سبک کردند و با سهیل و علی وارد غار شدند.

این قسمت رو سهیل تعریف می کنه:
مسیر ورود به غار پوشیده از برف بود. بعد از توضیحات ایمنی و ضروری وارد غار شدیم. همگی هیجان زده بودیم وقتی داشتیم وارد یه فضای تاریک و ساکت می‌شدیم. از پل عجیب و غریب رد شدیم تا به تالارهای غار رسیدیم. دیدن منظره‌ی زیبای قندیل‌های کوچک و بزرگ و یخی مارو شگفت زده کرده بود. عکاسی کردیم و بعد از چند دقیقه آرام وساکت در گوشه‌ای نشستیم و در تاریکی مطلق به صدای قطره‌هایی که از سقف می‌چکید گوش دادایم. لذتی بود وصف نشدنی.









بعد از دیدن تالارها و دالان‌های بی نظیر غار به طبقه پایینی رفتیم که مسیر چالش برانگیزی هم بود. آواز دسته جمعی در میان قندیل‌ها گرمی‌جمعمون رو چند برابر کرده بود. دیگه داشت سردمون می‌شد که به سمت بیرون راه‌افتادیم. با خوشی و سلامتی بیرون غار دور هم جمع شدیم و عکس یادگاری گرفتیم و با یخ‌مراد عزیز خداحافظی کردیم.

بعد از بازدید از غار نوبت سر سره بازی هیجانی بود... همه حسابی سر خوردند و به کنار وسایل برگشتند تا کنار هم ناهار نوش جان کنیم.
آتش هم با تلاش دست جمعی روشن شد و کتری به روی آتش قرار گرفت.
چای و بادرنجبویه نوشیدیم و آماده شدیم تا آدم برفی بسازیم... آدم برفی با مشارکتی بالا ساخته شد و در همین حین گوله برف ها شروع به پرواز کردند.
هیج کجایمان در امان نبود و از هر سو گوله ها به سر و روی مان برخورد می کرد...






خسته و شاد بعد از کلی بازی به ماشین برگشتیم و شوخی و خنده و مسابقه بین دو گروه آدم برفی و یخ شکن تا کرج ما رو سرگرم کرد.
خیلی زود سفرمان به پایان رسید و کلی خاطره خوب ازش باقی موند...
به امید دیدار شما دوستان در سفرهای آینده