سفرنامه تور طبس مورخ 1 الی 97/09/04

سفرنامه تور طبس
مورخ 1 الی 97/09/04
راهنما: محسن کاظمی



در کویر به مرز عالم دیگر نزدیک تریم ...

اولین شب از آخرین ماه پاییز زیبا رو با همسفرانی از جنس مهربانی برای رفتن به طبس انتخاب کردیم .
سید حسین آماده و من و اردلان و جمع یاران که اندک اندک اومدن
پروانه بانو که دیر کرد قول داد بستنی بخره بماند که اون هم عملی نشد
و با سوار کردن مهدی و خانوم دکتر سر پل فردیس از سمت شهریار به سمت قم راه افتادیم .
معارفه جذاب بود چرا که حدود ۲۰ نفر بار اولی بود که با ما همسفر می شدن.
کلی شوخی با محسن وکیلی عزیز و محمد و دوستان گرفته تا پژمان خان و دکترها و بقیه رفقا معارفه رو شیرین تر کرد.
مارال شام خوردیم و راه رو به سمت نائین و خور ادامه دادیم شب و خواب خوش همسفران و من و جاده و کاپیتان و اردلان ...

روز اول
صبح بخاطر حجم اتوبوس ها توی پاسگاه جندق و بازرسی به طلوع افتاب دریاچه نمک نرسیدیم ولی هنوز حال خوبی بود که توی دریاچه نمک با اون همه زیبایی یه دوری بزنیم و یه چای داغ حالمون رو خوبتر کنه.



صبحانه رو تو رستوران مهر طبس با نون و تخم مرغ محلی نوش جان کردیم و امامزاده زیبای طبس رو دیدیم و کلی حالمون خوب شد.





بلافاصله حرکت کردیم سمت دره ایی مرموز و جن دار بنام کال جنی
یکی از زیباترین سایت های طبس و معروفترینش ...



شلوغ بود ولی باعث نشد که تیم و گروه ما لذت نبرن و با یه عالمه خاطره از جن و انس و کلی آیه و تفسیر دره جن ها رو رفتیم و برگشتیم .
مقصد بعدی شهر عشق آباد و روستای هودر و بافت قدیمیش و مسجد باحالش ...





ناهار رو که با عشق تمام پخته شده بود نوش جان کردیم و تو خونه های محلی های با صفا مستقر شدیم.
یه چایی به موقع و باحال ما رو آماده کرد برای رفتن به کویر و تپه های شنی





کویر زیباست و این زیبایی رو فقط با پای برهنه و سر به آسمون بودن میشه بیشتر لمس کرد.
کوچولوهامون و بعدش بزرگ هامون کلی غلت زدن و کلی دویدن و عکس های کویری هم که دیگه جز لاینفک بود و شب کویر و سوز سرما ما رو کشوند کنار آتیش و چای آتیشی کنار تپه ها حال خوبمون روخوب تر کرد.
شب هم عدس پلوی مشتی و محلی و یه خوابی سبک و لذت بخش در انتظار ما بود.


روز دوم
صبح زود بیدار شدیم هوا کمی ابری بود و نگرانی بابت بارندگی و ایا میشه وارد تنگه مرتضی علی شد یا نه ؟
ولی خدا رو شکر که هوا یاری کرد و یه دره نوردی توپ توی بستر رودخونه ایی زیبا وسط کوه هایی که درونش چشمه آب سرد و گرم با هم هست.











انتهاش هم طاق یا سیل بند شاه عباس رو دیدیم و با کمک و یاری همه رفقا از جمله اردلان عزیز و پژمان مهربون همه دوستان براحتی به طاق رسیدن و برگشتیم و در ابتدای مسیر تنگه یه غار مانندی هست که یه چشمه می جوشه ازش بنام چشمه جعفری توی اونم با تعدادی از دوستان قدم زدیم.





ظهر ناهار رو توی یه رستوران سنتی باحال بنام ناردون تو شهر طبس نوش جون کردیم و بعدازظهر هم توی باغ گلشن که یه باغ زیبا با درختان نارنج و نخل و گل های کاغذی مزین شده گذروندیم.





و خرید توی بازار محلی و دور زدن تو شهر هم حال و هوای همه رو عوض کرد. یه بستنی سنتی با شیر محلی هم که دیگه نگم براتون ...
شب شام محلی بنام قروتی که با کشک محلی و نعنا داغ درست می شه رو همراه با نون خشک محلی خوردیم و دورهمی و مهمونی توی خونه محلی و شوخی و خنده های از ته دل باعث شد روزمون خوب بود خوب تر تموم بشه .


روز سوم
ساعت ۶ وعده همه ما بود
چمدون و کوله ها رو گذاشتیم تو اتوبوس و صبحانه مفصل و بعد دل کندن از روستای باحال هودر و مردمان باصفاش
رفتیم ازمیغان روستای نخل و شالی و چشمه های پر آب
پیاده روی توی این روستا تا کنار چشمه می تونه جز لذت بخش ترین قسمت سفر باشه
هوای خوب و رفقای خوب با عکس های یادگاری خوب



کم کم دیگه باید بریم و با طبس زیبا خداحافظی کردیم و به سوی جندق دیدنی راه افتادیم



ناهار رو توی اقامتگاه عمو ابراهیم نوش جان کرده و با کلی عکس های توپ به مسیر ادامه دادیم حدود دو ساعت توی بارون زیبا از کناره ریگ جن گذر کردیم و یه عالمه حس خوب گرفتیم توی این جاده با کلی موزیک باحال...
سمنان شام خوردیم و با نزول برکات آسمونی تو هوای بارونی حدود نیمه های شب به سلامت به مقصد رسیدیم.
اردلان بهرامی عزیز هم یه عکاس خوبه هم یه همکار حرفه ایی که خیلی جاها می تونه خیالت رو راحت کنه که هست و کارا پیش میره
ازش کلی ممنونم رفیق، همکار، لیدر ...

با البرزمن یادمون نمیره که سفر پایان نداره هیچ وقت
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ...
عشق و برکت همراه همه رفقا