سفرنامه تور دشت لاله های واژگون مورخ 2 الی94/2/4

سفرنامه تور دشت لاله های واژگون
مورخ 2 الی94/2/4
راهنما: پویا ملا حسنی


سوگواران قرمزپوش...سربه زیر افکنده های گریان...دشت لاله های واژگون... بهانه ای شد برای سفری دیگر به نقطه ای دیگر از این سرزمین وسیع و بی مانندی که مهد زیبایی و تمدن و مهد تاریخ و فرهنگ هست. !40
ساعت 10 شب چهارشنبه شب همسفرهای وقت شناس یکی بعد ازدیگری از راه رسیدند و عسل خانم هم با تاخیر از راه رسید و سفر آغاز شد...
مثل همیشه معارفه و شعر و خنده و آشنایی های جدید و بعد ار اون خواب و جاده و بیداری و هم صحبتی با کاپیتان....
با طلوع آفتاب به هتل سیمرغ در شهر داران رسیدیم و اتاق ها رو تحویل گرفتیم.. کمی خواب و بعد از اون صبحانه ای جانانه نوش جان کردیم.. همه سرحال و قبراغ آماده بازدید از زیبایی های بی نظیری که انتظار دیدارمون رو میکشیدند شدیم...
خیلی زود در مسیرمون با زاینده رود همراه شدیم... زیبا و پر آب در دره ای سبز در حرکت بود و بی خبر از موانع بسیاری که در مسیرش برای رسیدن به باتلاق گاوخونی ایجاد شده پیش میرفت.
به اولین توقف گاهمون رسیدیم... دشت لاله ها .. لاله های تاجدار سر به زیر افکنده ای که غم سیاوش رو از دل بیرون نکردند....














به میان گل ها رفتیم و با حیرت به نظاره طبیعت نشستیم.. زندگی چه زیبا در اشکال مختلف خودش رو نشون میده....
دل کندن از این همه زیبایی سخت بود ولی چاره ای نبود باید ادامه میدادیم و بقیه زیبایی های منطقه رو هم میدیدیم....
چشمه دیمه با ابهت و استوار در انتظار ما بود...در چشمه دیمه کوهستان سینه خودش رو شکافته تا فرزندانش رو سیراب کنه.... فرزندانی که نا صدها کیلومتر دورتر هم از این مهربانی نصب میبرند و با نامهربانی قسمت عظیمی از این آب رو تلف میکنند....






کنار چشمه هم تعدادی از همسفرها از خود بی خود شدند و به صورت بدوی به نوشیدن آب پرداختند....
دیگه گشنه شده بودیم و برای صرف ناهار به هتل زردکوه چلگرد رفتیم....
بعد از ناهار توقف کوتاهی کنار تونل کوهرنگ داشتیم و از دوستان با چای دارچین پذیرایی کردیم...به حرکت خودمون ادامه دادیم تا به آبشار بیقرار شیخ علی خان رسیدیم....


دقایقی محو این همه زیبایی شدیم وبعد ار ان به سمت داران حرکت کردیم.. مناظر کناره ی زاینده رود انقدر زیبا بودند که ناگزیر توقفی کردیم و به کنار ساحل رود رفتیم....






هوا تازه تاریک شده بود که به هتل رسیدیم در داخل هتل با چای گل گاوزبان از ما پذیرایی شد و همه خسته ولی شاد به سمت اتاق ها رفتیم و شبی ارام رو در خواب گذروندیم....
فردا صبح بعد از صبحانه به سمت گلپایگان حرکت کردیم در مسیر تا تونستیم سوغات خریدیم.... !5
به ارگ گوگد رسیدیم و به کاوش این قلعه تاریخی پرداختیم بعد از صرف ناهار راهی دره تیمره شدیم.. مناظر بی نطیر و بی بدیل بودند گندم زار و قلعه و رود و پل....






نیسان ها در اول روستای مزاین در انتظار ما بودند .. در بین باد و خاک سوار شدیم و و راهی سنگ نگاره های تاریخی شدیم....



کوهستانی بکر و زیبا ..آسمونی ابر آلود و گه گاهی بارونی... گل های وحشی و پرواز پرنده های بی قرار...
نگاره هایی پر رمز و راز و سکوتی دلنشین و چایی ای که این بزم رو تکمیل کرد...



به مزاین برگشتیم و از قلعه مسکونی خالی از سکنه روستا بازدید کردیم.. باز هم چایی و خداحافظی از روستاییان با صفا و مهربان و حرکت به سمت کرج... !19



سفری دیگه با همسفر های متفاوت و با صفا به اتمام رسید و دوستی های جدیدی شکل گرفت...
به امید دیدار دوباره شما و شریک شدن لحظه های ناب سفر با همدیگه ... !24