سفرنامه تور غار یخ مراد مورخ 97/10/14

سفرنامه تور غار یخ مراد
مورخ 97/10/14
راهنما: محمدمهدی امینی زاده


دلم یِک زِمستان سَخت میخواهَد ،
یِک بَرف ،
یِک کولاک ،
به وُسعتِ تاریخ ،
که بِبارد ..
که بِبارد ..
که بِبارد ..
وَ تَمام راهها بَسته شَوند ،
وَ تو چاره ای ،
جُز ماندن نَداشته باشی
وَ بِمانی ..

بابک_برزویه

سرنوشت دومین تور زمستانی البرز من در دومین جمعه زمستان با برنامه غار یخ مراد گره خورد . ترکیبی از همسفران قدیمی و جدید البرز من ،که از برق نگاهشان شادی و انرژی می بارید در ماشین کاپیتان صفری عزیز گرد هم آمدند و صبح جمعه راهی جاده پر پیچ و خم چالوس شدیم .
معارفه همسفران به بعد از صبحانه هم کشیده شد .اشتیاق برف زمستونی از ترانه ۹ ساله دوست داشتنی تا خاله صباح عزیز رو کنار هم جمع میکنه و همه با هم مهربون میشن و مهربونی مثل برفه، رو هر چی بشینه قشنگش میکنه.
درسته که به دلیل یه اشکال کوچیک کمی دیر تر به جاده کهنه ده رسیدیم اما زیبایی مسیر برفی اینقدر زیاد بود که باعث شد فراموشش کنیم .




همه جا سفید پوش و‌پر از برف بود .








سکوتی دل انگیز تمام کوهها رو پر کرده بود و ما همچنان میرفتیم و به قول اخوان ثالث عزیز برف باریده بود و ما آرام ، گاه تنها ،گاه باهم راه میرفتیم چه شکایت های غمگینی که میکردیم یا حکایت های شیرینی که میگفتیم هیچکس از ما نمیدانست کز کدامین لحظه ی شب کرده بود این باد برف آغاز ، هم نمیدانست کاین راه خم اندر خم بکجامان می کشاند باز ....





بعد از ساعاتی پیاده روی در میان برفها با دیدن دهانه غار دلمون گرم تر شد ولی برای رسیدن به آن گرم که سهل بود ، خیس عرق شدیم . ارتفاع برف در بعضی جاها به بالای زانو میرسید و چه کار سختیه این برف کوبی !.


به کمک حسام و میلاد عزیز مسیر برفی رو باز کردیم و‌چالش عبور از پله های انتهایی رو‌هم پشت سر گذاشتیم و به دهانه غار رسیدیم . از وقت ناهار گذشته بود پس بدون معطلی بساط ناهار رو پهن کردیم که طعم شیرین خستگی و گرسنگی مسیر پربرف رو موندگار کنیم .
بعد از مدت کوتاهی آماده ورود به غار شدیم و با کلاه و چراغ حرکت کردیم . با اینکه چند نفر از همسفران با ما به داخل غار همراهی نکردن ولی جاشون رو در کنارمون خالی کردیم .
وجود بخار آب و فقدان جریان هوای آزاد در ماه های سرد سال باعث شده تا در غارهای ایران دمای داخلی حداقل ۱۰ درجه از دمای بیرون غار بیشتر باشه اما در مورد غار یخ مراد این وضعیت بسیار متفاوته و در ماه های سرد سال، دمای داخل این غار از دمای بیرون کمتره و همین موضوع یکی از دلایل مهم تشکیل قندیلهای یخی در این غار محسوب میشه .



به هر طرف که نگاه میکردی چه زمین و چه سقف ، کریستالهای یخی خودنمایی میکردن بعضی ها نوک تیز و بعضی ها استوانه ای بودن و مناظر زیبایی ایجاد شده بود و خیلی سعی کردیم که آسیبی به یخها وارد نشه.













خیلی زود عکسهای یادگاریمونو گرفتیم و برگشتیم به سمت دهانه غار .


کم کم هوا داشت سردتر میشد و باید زودتر برمیگشتیم و فقط رد پاهامونو جاگذاشتیم و کلی خاطره خوب با خودمون بردیم .


ترانه کمی سردش شده بود محمد و مریم هم در حال جدال با سرما بودن و افسانه هم در حال دوست شدن با برفها بود و خاله صباح همه رو از دور نظاره میکرد .
با شروع حرکت برگشت کم کم گرم شدیم به حدی که از برف بازی توی اینهمه برف هم نتونستیم بگذریم و کلی برف بازی کردیم و با کلی خاطره شیرین برفی به ماشین رسیدیم و حرکت کردیم و تو‌مسیر برگشت هم موفقیت پرچالش امروز رو جشن گرفتیم و پایکوبی کردیم و در رویای سفری دیگر بودیم چرا که سفر پایان ندارد .
از همکار عزیزم امیر گوهرشناس که همیشه در چالشهای سخت در کنار منه و محسن دلیر و حسام فداکار کمال تشکر رو دارم و از همسفران خوبم هم بابت صبوری و همراهیشون ممنونم و به امید دیدار مجدد همه دوستان خواهم ماند .

محمد مهدی امینی زاده