× تصاویر و سفرنامه های تور های بهار 98

سفرنامه تور گلاب گیری مورخ 1398/3/3

بیشتر
4 سال 11 ماه قبل - 4 سال 11 ماه قبل #2179 توسط travelloug
سفرنامه تور گلاب گیری
مورخ: 1398/3/3
راهنما: علیرضا تراب زاده


كاشانه ام ز كاشان ، سهراب مرام جان است
جاي تو هست خالي ، گلاب كام جان است
بوي گلاب كاشان از كوي من گذر كرد
ساقي بيا چه حالي شراب تمام جان است
دلم صفاي كاشان ، سهراب شوق ديدار
مستانه ام چه حالي ،‌ عشقش حال پايدار
در شوق ديدار او بوي گلاب در سر
عشقش مستي جان يادي كرد ماندگار
سفر به شهري از جنس گل و گلاب ، ‌كاشان ، در يك روز بهاري در خرداد ماه ، ساعت 5 صبح ...
ساعت 4:30 صبح بود كه رسيدم جلوي دفتر و سريع رفتم بالا براي جمع و جور كردن وسايل . مسافرين تك و توك اومده بودن ،‌ همكارم خانم قاسمي هم اومد و در همين حين اتوبوس كاپيتان قنبري هم از راه رسيد . وسايل رو برديم پائين و گذاشتيم توي اتوبوس . همسفران يكي يكي سوار شدن و فقط خانم فتح الهي و خانم خواجه نصير نرسيده بودن كه بالاخره خودشونو رسوندن و سريع حركت كرديم تا برسيم تهران و بچه هاي تهران رو هم سوار كنيم . بعد از سوار كردن آقايان اسدي و حسيني و همراهان و در نهايت خانم فريبا توكلي هم به ما ملحق شد و حركتمون رو به سمت اتوبان قم ادامه داديم . بعد از معرفي خودم و همكارم و كاپيتان و يك احوالپرسي مختصر مقرر شد تا زمان رسيدن به صرف صبحانه كمي استراحت كنيم . حدود ساعت 7:30 بود رسيديم رستوران و براي صرف صبحانه پياده و وارد رستوران شديم . بعد از صرف صبحانه همگي كنار هم ايستاديم و اولين عكس دسته جمعي را با هم گرفتيم و ساعت 8:30 حركت كرديم .


يكي از رسومات شيرين سفرهاي دسته جمعي مراسم معارفه و آشنا شدن با همراهان بود كه همسفران يكي يكي اومدن و در مورد خودشون صحبت كردن . خانم ها زوجيني ، پورهاشم و عبدزاده . خانم ها ساساني ، دلارام فشنگ ، خانم ها كشاورز ، خانم ها حضي پور و خانم ها انصاري و ... اكثر همسفرا جديد بودن و بعضي از همراهان اولين بار بود با تور به سفر اومده بودن و در اين بين صداي زيباي خانم خواجه نصير كه از هنرمندان بزرگ و قديمي راديو البرز بودن همه رو سر ذوق آورد . نزديك پليس راه كاشان بوديم كه معارفه تمام شد و در فضائي شاد و پر از لبخند وارد كاشان شده و به سمت روستاي برزك رهسپار شديم . ساعت نزديك به 11 بود كه رسيديم برزك و اونجا آقاي محمد جوادزاده دوست داشتني منتظر ما بود و به اتفاق وارد گلستان كوچك و زيبائي شديم و گل چيدن رو تجربه كرديم و لحظات منحصر بفردي رو تجربه كرديم .





بعد از دقايقي وارد باغ با صفائي شديم و كمي استراحت و پذيرائي با چاي و شربت توسط آقا محمد و همسرشون و شنيدن صداي ساز سعيد عزيز كيفمون كيفور شد.


وارد كارگاه شديم و اطلاعاتي در خصوص فرايند گلابگيري هم بصورت سنتي و قديمي و هم بصورت مدرن و صنعتي كسب كرديم.




پس از آن ساعت باقيمانده از وقت را به خريد گلاب و عرقيجات پرداخته و سوغات سفر فراهم گرديد . آقاي حسينكلو و همسرشون هم كلي گلاب خريدن براي كارگاه باقلواشون . مطمئنم باقلواهاشون خوشمزه تر ميشه .




حدود ساعت 13:15 بود كه بعد از خداحافظي از آقاي جوادزاده و خانواده محترمشون به سمت كاشان راه افتاديم و مستقيم به سمت رستوران رفتيم ساعت كمي از 2 بعد از ظهر گذشته بود كه وارد رستوران شديم و ناهار خوشمزه اي نوش جان كرديم.




بعد از صرف ناهار سوار اتوبوس شديم و به سمت خانه هاي تاريخي كاشان حركت كرديم و در اين فاصله كمي در مورد شهر كاشان و جاذبه هاي تاريخي اين شهر صحبت كرديم و قرار شد براي بازديد به سمت خانه بروجردي ها برويم .ساعت 3:30 بعد از ظهر بود كه پس از تهيه بليط ورودي وارد خانه بروجردي ها شديم.


همكارم خانم قاسمي توضيحاتي را در مورد تاريخچه و داستان ساخته شدن اين خانه قديمي و زيبا دادند و قرار شد ساعت 4:15 همگي جلوي درب خروج جمع بشيم.


خانه بروجردی‌ها در خیابان علوی كاشان و محله تاریخی سلطان امیراحمد قرار دارد و تحت نظارت و نگهداری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اداره می‌شود . اين خانه توسط بازرگانی به نام سیدحسن نطنزی در دوره قاجاریه ساخته شده است و دارای چند بادگیر و نورگیر بسیار زیبا است. به دلیل اینکه صاحب این خانه با بازرگان‌های بروجرد به تجارت می‌پرداخته و از آن‌ها اجناس مختلف به شهر کاشان وارد می‌کرده است ، به حسن بروجردی معروف شده و خانه او هم به خانه بروجردی‌ها مشهور شد .خانه بروجردی‌ها متناسب با خصوصیات اقلیمی و شرایط آب و هوایی منطقه کویری کاشان طراحی و ساخته شده است ، به گونه‌ای که در گرمای شدید تابستان ، به دلیل وجود چند بادگیر، هوای خنک و بسیار مطبوعی از طریق بادگیرهای واقع در بالای پشت بام به صورت طبیعی و دائمی به زیرزمین‌ها سرازیر شده و در آنها جریان می‌یابد .
اما داستان چگونه ساخته شدن اين بنا خيلي شيرين و شنيدنيه ، مرحوم حاج آقا حسن بروجردی برای فرزندش سید مهدی از دختر مرحوم حاج سیدجعفر طباطبائی خواستگاری می‌کند و خانواده طباطبائی شرایط موافقت با ازدواج را ساخت خانه‌ای آبرومند و درخور شأن عروس خانم قرار می‌دهند و به همین خاطر حاج آقا حسن بروجردی از همان معماری كه خانه طباطبائی را ساخته است ، دعوت می‌كند كه این خانه را نیز بسازد. خانه تاریخی بروجردی‌ها سال 1354 به شماره ۱۰۸۳ در فهرست آثار ملی كشور به ثبت رسیده است.


با توجه به وقت شناسي همراهان زماني مهيا شد كه بازديدي هم خارج از برنامه سفر به گشتهامون اضافه كرديم و همگي با هم به سمت حمام سلطان امير احمد رفتيم و پس از دادن توضيحات در خصوص اين حمام و تهيه بليط وارد حمام شديم و از حمام و بام زيبايش بازديد كرديم .


در محله سلطان امير احمد حمامی تاریخی به نام سلطان امیراحمد وجود دارد که نامش را از امامزاده مجاور خود ( نوه امام جواد (ع) ) گرفته است. این حمام تاریخی نمونه ای منحصر به فرد از حمام های ایران به شمار می رود و از نظر معماری و تزیینات کم نظیر است. این اثر با وسعت 1102 متر مربع از 11 اسفند سال 1355 با شماره 1351 در فهرست آثار ملی ایران قرار دارد و افتخاری برای شهر کاشان محسوب می شود. این بنا تنها یکی از حمام های تاریخی شهر کاشان است و آثار دیگری چون حمام باغ فین، حمام گذرنو، حمام عبدالرزاق خان، حمام محتشم و… نیز در زمره حمام های تاریخی هستند. اين حمام مربوط به دوره صفويه بوده كه در زلزله سال 1192 ه.ق ويران و مجددا در سال 1292 ه.ق در زمان قاجار بازسازي مي شود .




ساعت 5 عصر بازديدمون از اين حمام زيبا به پايان رسيد و از آن خارج و به سمت اتوبوس رفته در بين مسير فقط يكي را بايد داشته باشيم تا پانته ا رو از مغازه بكشه بيرون كه خلاصه با كمك دلارام آورديمش بيرون و سوار اتوبوس شديم . پس از تهيه آب جوش و پذيرائي مختصر از همراهان جان و كمي استراحت در فضائي شاد و پر از انرژي ساعت حدود 10 دقيقه به 7 شب بود كه به مجتمع مهر و ماه رسيديم و براي استراحت و استفاده از سرويس بهداشتي پياده شديم و تا ساعت 7:40 توقف كرديم . بعد از حركت مراسم قرعه كشي داشتيم و تخصيص تخفيف و اعتبار 30 هزار تومني سفر براي يكنفر از همسفراني كه براي اولين بار بود با البرز من سفر ميكردن و صد البته كه با همسفران خوب البرز من سفر پايان ندارد . قرعه كشي در فضائي شاد و پر از انتظار و خنده با برنده شدن خانم فاطمه حميديان خوش اخلاق و مهربون پايان گرفت كه ايشالا مباركشون باشه و باز هم در سفرهاي بعدي زيارتشون كنيم .
به لحظات پاياني سفر نزديك مي شويم و با همسفران تهراني در بلوار آزادگان خداحافظي ميكنيم و به سمت كرج به مسيرمون ادامه مي دهيم و حدود ساعت 22:15 به ميعادگاه هميشگي البرز من رسيديم و با همسفران عزيز احسان غمگسار مهربان ، خانم بيك زاده همشهري خونگرم ، خانم عابديني ، شيخ حسني ، رادفر و ثابت ، صالحي ، خانم ها بيع بيع ، حسن پور و صديقي و رفعت و ... همه دوستان عزيز و پر انرژي خداحافظي كرديم و آرزوي ديدار مجدد .
ضمن تشكر از همسفران عزيز ، همكار خوبم خانم قاسمي ، كاپيتان قنبري و عارف عزيز .... به اميد ديدار همگي دوستان در تورهاي آينده .
و در نهايت به قول سعدي شيرين سخن : هر كه سفر نمي كند ، دل ندهد به لشگري !
Last edit: 4 سال 11 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

زمان ایجاد صفحه: 0.101 ثانیه