× تصاویر و سفرنامه های تور های تابستان 98

سفرنامه تور ییلاق متش مورخ 8 الی 1398/04/07

بیشتر
4 سال 9 ماه قبل - 4 سال 9 ماه قبل #2213 توسط travelloug
سفرنامه تور ییلاق متش
مورخ: 8 الی 1398/04/07
راهنما: سحر بوذری


هفت روزی است که تابستان شروع شده و هوا کمی گرم شده... همسفران جان باشور و اشتیاق می آیند تا تعطیلات خود را در خنکای ییلاق و جاده زیبای اسالم-خلخال بگذرانند.
پس از گردهم آمدن همه همسفران راه را به سمت قزوین و رشت آغاز کردیم. صبحانه مفصلی نوش جان کردیم و با انرژی مضاعف به معارفه پرداختیم. همسفران بشاش و پرانرژی یکی یکی آمدند و از اصالت و حرفه و علاقمندی هایشان گفتند. با هم به دوران کودکی رفتیم و از رویاهایمان گفتیم.
پس از توقفی کوتاه وارد جاده زیبای اسالم به خلخال شدیم. خانم زارعی و آقا مجید ما را به خواندن تصنیف هایی زیبا میهمان کردند و غرق در خاطرات زیبا، محو زیبایی های جاده شدیم.
به ییلاق متش رسیدیم. استراحت کوتاهی کردیم، ناهار دلچسبمان را نوش جان کردیم و سوار بر رخش های آبی رنگمان شدیم.




ساعتی را هلهله کنان در جنگل های هیرکانی سپری کردیم تا به ابتدای مسیر پیاده روی رسیدیم.
از رود و سنگ و تنگه گذشتیم تا به آبشار زیبای دریابن رسیدیم.



در کلبه هایمان مستقر شدیم. وسایلمان را جا به جا کردیم و مشغول تدارک شام شدیم.برخی همسفران از فرصت استفاده کرده و گشتی در روستا زدند و باقی مشغول صرف چای آتیشی و گپ گفت.
با کمک صبا، مرضیه و رویا خانم و اردلان و پوریا جوجه کباب آتیشی آماده شد. پس از صرف شام، خاطرات خوبمان را مرور کردیم و به خوابی عمیق فرو رفتیم.
صبح زیبای ما با منظره طلوع خورشید شروع شد... صبحی پرشور و هیجان... همسفران یکی یکی بیدار میشدند و محو زیبایی خورشید... من و اردلان و صبا هم با همراهی ملیحه خانم مشغول تدارک صبحانه... چای آتیشی با املت معروف اردلان.
پس از صرف صبحانه، وسایلمان را جمع کرده و با ییلاق متش خداحافظی کردیم.












به ییلاق کرمون رفتیم و عکسی به یادگار گرفتیم و شاد و سرخوش از جاده اسالم-خلخال خارج شدیم.
سورپرایز دوم سفرمان، جنگل و ساحل زیبای گیسوم بود که همسفران را به وجد آورد...


به ساحل که رسیدیم تا همسفران مشغول آب بازی و عکاسی کنار ساحل بودند من و اردلان بساط هندوانه را آماده کردیم تا شیرینی و خنکی هندوانه، لذت دریا و ساحل زیبای گیسوم را تکمیل کند.




به سمت فومن حرکت کردیم و پس از صرف ناهاری دلچسب، راه برگشت را پیش گرفتیم. در راه برای منظر مسافر خوبمان، جشن تولد گرفتیم و سمیه جان هم همسفران را به بستنی میهمان کرد.
مسابقه و بازی هم که جای خود دارد.
ابتدا مسابقه بادکنک که آقا مهدی و آقا محمد برنده شدند و سپس مسابقه شعر یادت نره بین دو گروه قرقری ها و فلفلی ها که گروه قرقری ها با اختلاف دو امتیاز برنده شد.
اکنون دیگر به کرج رسیدیم و وقت خداحافظی است..همسفران جان را تا سفری دیگر بدرود گفتیم چراکه با همسفران #البرزمن، #سفر_پایان_ندارد.
در پایان از همسفران با صفا و با محبتمان و همکاری و همراهی اردلان و صبا کمال تشکر را دارم.

سحر بوذری، 9تیرماه 98
Last edit: 4 سال 9 ماه قبل by travelloug.

لطفاً ورود یا ايجاد حساب كاربری برای پیوستن به بحث.

زمان ایجاد صفحه: 0.211 ثانیه