سفرنامه تور مرداب هسل مورخ 97/9/9

سفرنامه تور مرداب هسل
مورخ 97/9/9
راهنما» محمدرضا زمان فر


داشتم یه متن میخوندم که یه جمله جالب توش نظرم رو جلب کرد که نوشته بود .
((بهتر است یک چیزی را یکبار ببینید تا اینکه هزاران بار در مورد آن بشنوید))
کمی منو به فکر فرو برد از تجربیات قدیمم که بارها در مرود جاهای دیدنی شنیده بودم و کلی هم از شنیدنش ذوق میکردم . ولی وقتی اون جا رو میرفتم و میدیدم حسی خاص داشتم . حسی که وصف نشدنی بود . شاید بیام چند جمله ای در موردش بنویسم ولی هیچ وقت نمیتونم زیبایی و حسم رو در مورد اون محل به طور کامل انتقال بدم .

آذر روز بود در آذر ماه ...
ابوریحان بیرونی در « آثارالباقیه » دربارهٔ جشن آذرگان نوشته است: « روز نهم آذر، عیدی است که به مناسبت توافق دو نام " آذرجشن" می گویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند است و این روز جشن آتش است و به نام فرشته ای که به همه آتش‌ها موکل است نامیده شده. زرتشت امر کرده در این روز آتشکده‌ها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند ».
در این روز زیبا با همراهانی عالی دل به یکی از زیباترین جاده های جهان دادیم جاده چالوس یادگار گذشتگان که با سختی های فراوان این مسیر زیبا را پدید آوردند .
در کندوان چهره کوهها سفید پوش شده از تونل که گذشتیم سیاه بیشه غرق در مه بود و باران . صبحانه لذیذی در رستوران صخره نوش جان کردیم و پس از آن معارفه ای کوتاه داشتیم تا به خودمان آمدیم ابتدای مسیر پیاده روی بودیم .
بارانی زیبا در حال باریدن بود ...



بارانی ها و پانچو ها به تن حرکت شروع شد . در مسیر گاه گاه توقف داشتیم برای عکس های دسته جمعی که این روز زیبا را ثبت کنیم .






تا به مرداب زیبای هسل رسیدیم که چند وقتی هست گردشگران با تاب بازی های غیر اصولی و... شدیدا به جلبک ها و اکوسیستم این مرداب آسیب رسانده اند .








توقفی کوتاه داشتیم که آقا محمد عزیز عکس های زیبایی از هم راهان گرفت و مسیر بازگشت...





چون کنار مرداب به دلیل بارندگی زیاد امکان نشستن نبود تصمیم بر آن شد که سری هم به ساحل زیبای دریای کاسپین بزنیم . در کنار ساحل پلاژی زیبا را برای هم راهان تدارک دیدیم و با منظره زیبای دریای خروشان نهار میل کردیم و کمی استراحت کردیم . مسیر بازگشت هم با بازی های متنوع و شادی سپری شد تا کندوان که آش دبشی نوش جان کردیم . در ادامه مسیر طبق سنت من نوای ای ایران را همه یک صدا سر دادیم و یکی از همراهان تجربه جدیدی به ما داد یوگا این بار در اتوبوس ، که بسیار جالب و عالی بود . جاده های آشنا دیگر خبر از رسیدن به خانه میداد . با تشکر فراوان از همکارم آقای علی نظری و همراهان عزیزم که در این روز زیبا خاطراتی عالی ثبت کردند و از همه مهمتر اقا محمد عزیز که کلی عکس های زیبا گرفت .

دلتون همیشه شاد و لبتون همیشه خندان ...
محمدرضا زمانفر